این روستا که بلبل آبادعلیا نام دارد طی عملیات پیچیده ای با همکاری مشترک گردانندگان سایت گوگل و نقشه های موجود در گوگل ارث، تلسکوپ فضایی هابل، ناسا، مرکز موسیقی شناسی کالج سلطنتی لندن، بنیاد پژوهشی کلاغ دم سیاه (طرقه)، مرکز تنظیم خانواده بلبل آباد علیا، ستاد مرکزی توزیع کود دامی و ... در شرایطی شناسایی شد که کَل قربانعلی، نوه دختری کدخدای فقید بلبل آباد شب عید به تهران آمده و برای تامین مخارج نوروزی در خیابان جردن داد میزد: " فرش شوریه". درست همین جا بود که متعلقه یک پژوهشگر نواحی، قربانعلی را برای شستن شش تخته فرش شش در چهار به منزل دعوت کرد. آخر کار و دم غروب که کل قربان از بخت بلند آن روز سر کیف آمده بود، روی لگن فرش شویی ضرب گرفته بود و زده بود زیر آواز که: "ظفر و پونک، جردن و ونک/ فرش میشورُم، با دل خنک/ دامبولی، دامبولی، دامبولی، [...]" و این مقارن بود با بازگشت استاد به منزل. ایشان که آن روز به خاطر ناکامی در توجیه مسؤولان محترم برای دریافت بودجه جهت برگزاری دویست و نود و سومین جشنواره موسیقی امت واحده در " قوس نزولی وجود" گیر افتاده بودند، با شنیدن صدای لگن سر ذوق آمده، به اقلیم ششم صعودی وجود پر زدند و هستی و زمان را در نوردیدند.
جهت بالا بردن فهم دهل خوانان فرهیخته یادآوری میشود که " لگن" سازی است از خانواده ایدیوفون ها( خودصداهای بر کوبه ای و هم کوبه ای). یک مقاله کوچک در یک کتاب کلفت، صفحه ۵۷۱ با معرفی لگن به تشنگان دانش و هنر و معرفت و چیزهای دیگر، ضمن تشریح تمام تکنیک های محیرالعقول لگن نوازی، موتیف {سیاه چنگ چنگ سیاه} را به عنوان استراکچر اصلی اجرای لگن، برای نخستین بار به بشریت ارائه می نماید.
اما مسأله درست همین جا بود که کل قربانعلی با به کارگیری موتیف {چنگ نقطه دار، دولاچنگ، چنگ، چنگ، سیاه} (موتیفی که در افواه به غلط "دامبولی [...]" نامیده می شود) به جای { سیاه چنگ چنگ سیاه} بدعت گذار یک جریان انحرافی در تاریخ درخشان لگن نوازی بوده است. در این لحظه بود که فکر برگزاری همایشی با عنوان "چشم اندازهای لگن: دیروز، امروز، پس فردا" لبخند به لب استاد نشاند.
برای جمع آوری اسناد و شواهد بیشتر، استاد باب یک گفتگوی بی ریای مردم شناسانه را گشود:
اس: عمو این چیزی که می زنی کی یادت داده؟
قر: ننه ام کنار چشمه بلبل آباد که رخت میشست، آخر سر رو لگن ضرب میگرفت که ... خلاص!
اس: ننه ات هنوزم لگن می زنه؟
قر: نه عامو! یه چند ساله لباسشویی خریده ولی ننه ننه ام میگه ماشین نجسه، رختو میباس فقط تو لگن شست.
استاد در این لحظه که از جرقه فکر تالیف مقاله "مش فاطمه: واپسین فریاد نسل منقرض در بیداد تکنولوژی" گُر گرفته بود دیگر فقط به یک آدرس احتیاج داشت.
اس: حالا این بلبل آباد کجاست؟
قر: سَنَنه! مگه روم به دیفال پژوهشگری؟! یول آبادیها به ما گفتن از این طایفه میون خودتون راه ندین که به خاک سیاه میشونن تون و خودشون پنت هاوس میخرن! ممجعفر که دی جی ِ آبادی ماست گفته من پای پژوهشگری رو که بیاد بلبل آباد قلم می کنم و نوه صفرعلی که رفته پاریس اتنوموزیکولوژی بخونه سپرده تا من بیام احدی از این نامردمون رو اینجا راه ندین!
در پی قطع امید از شناسایی بلبل آباد از طریق قربانعلی، جلسه اضطراری اتحادیه پژوهشگران موسیقی نواحی از راه استعلام از گوگل ارث و ... سرانجام نشانی دقیق بلبل آباد را به دست آورد، سایر مصوبات این جلسه تا این لحظه از این قرار است:
۱) برگزاری " جشنواره آیینی بانوان لگن نواز" با بودجه ۷۰۰ میلیون تومان
۲) تهیه ۹۵ حلقه دی وی دی تصویری و ۱۸۰۰ سی دی صوتی از اجراهای جشنواره و ۳۵۰۰ جلد دائرةالمعارف لگن و سایر کتب مرجع جهت پر کردن فضاهای خالی انبارهای ناشرین مربوطه.
۳) ارائه این نمونه ها در یک مناظره زنده به نیک ماسون تا بفهمد در اجرای پرکاشن هیچ پخی نیست، برای اعتلای غرور ملی.
۴) ایجاد کارگروه تخصصی برای جستجوی ارتباط میان نقرات لگننوازی و آواهای کیهانی حاصل از بیگ بنگ (مهبانگ)
۵) برگزاری مستر کلاسهای لگننوازی با همکاری خانه موسیقی و فرهنگستان هنر برای احیای شیوههای سنتی استفاده از لگن و ادوار و نغمات لگنی و آموزش آن به خشکشوییها و لباسشوییهای سراسر کشور.
۶) اعزام یک گروه پانزده نفره متشکل از یک لگننواز و چهارده مدیر و کارشناس و سازشناس و قوم موسیقی شناس و برنامهریز به جشنواره آوینیون برای اجرا در کنار رودخانه محل.
۷) برگزاری ورک شاپ با عنوان «اکول صحیح نشستن سر لگن» و آسیب شناسی ناهنجاریهای محتمل برای نوازنده و ساز در شیوههای غلط نشستن سر لگن.
۱۳۸۸ خرداد ۱۰, یکشنبه
بلبل آباد علیا!
۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه
شرقشناسی از نوع ساکت!
کیوان ساکت در مصاحبه با همشهری آن لاین:
"من نگاه به تار را فراتر از مرزهای ایران بردم و موسیقی از شرق تا غرب جهان را با این ساز اجرا كردم. از این گذشته تكنیك تار را هم گسترش دادم. تار كه تا قبل از این فقط در دایرۀ محدودی از جغرافیا خودنمایی میكرد، به جایی فراتر از مرزهای فرهنگی ایران رفت. استادان بزرگی از درویشخان گرفته تا اساتید معاصر تواناییهای تار را در موسیقی ایرانی به نمایش گذاشته بودند اما من نشان دادم كه با تار میتوان موسیقیهای مختلفی را اجرا كرد. سازهای ویلن، فلوت، كلارینت و... لحنهای متفاوتی دارند و تار هم لهجه خاص خود را دارد و اجرای قطعهای كلاسیك با این ساز آن را شرقی میكند. خود غربیها هم این شیوه را بسیار پسندیدهاند چون قطعات كلاسیك را با سازهای خودشان بسیار شنیدهاند و این صدا برایشان جدیدتر است. <لینک خبر>
1- کدام یک از روش های زیر آریا های اپرای فلوت سحرآمیز موتزارت را شرقی تر می کند؟
الف) بازخوانی آن ها توسط استاد ساکت
ب) گوش کردن آن ها در ضبط صوت پیکان کار مدل 54
ج) ترجمه و بازخوانی آن به سبک بابا کرم در سوله های بزرگ شرق
د) قرقره آریاهای مزبور، به زور، توسط دسته گروه سرود "از شرق تا غرب" دبستان موسیقی "شِزِم"
2- کدام یک از آثار هنری زیر شرقی است؟
الف) اجرای گوشه بیداد با پیانو توسط استاد هوروویتز
ب) اجرای رنگ "غنی و فقیر" غلامحسین درویش توسط ارکستر سمفونیک برلین
ج) ترجمه دیوان ایرج میرزا به زبان فرانسوی
د) اجرای ترکیش مارش موتزارت توسط استاد ساکت
3- اگر "اجرای قطعه ای کلاسیک با تار آن را شرقی می کند" پس ...
الف) استاد صبا تمام عمر خود را در راستای غربی کردن موسیقی ایران به وسیله ویولن صرف کردند
ب) استاد شجریان تمام عمر خود را صرف مشهدی کردن ردیف آوازی ایران کردند
ج) می توان به استاد ساکت لقب "شرقی گوشتِ برقی" داد
د) اجرای قطعه ای ایرانی با تار آن را شترقی (شرقی تر) می کند
4- اگر مجسمه بودا نشاندهندۀ سکوت خاص شرقی و بودا مظهر آن سکوت باشد پس ...
الف) استاد ساکت که تار می نوازند همان بودا هستند
ب) بودا همان استاد ساکت بود اما چون تار بلد نبود ساکت نشست سرجایش و حرف اضافه نزد
ج) بودا که ساکت بود چون تار نمی زد غربی شد اما ساکت که بودا نبود چون تار می زد شرقی شد
د) بودا بودا بود، ساکت اما ساکت نبود
5- به چه دلیل قرمه سبزی یک غذای شرقی است؟
الف) با تار پخته می شود
ب) برای تهیه آن باید سال ها پای دیگ این و آن تار نواخت
ج) این غذا که در رستوران های بالای شهر اغلب با پیانو سرو می شود غذایی غربی است
د) برای پخت قرمه سبزی و مشتقاتش، از تار و مشتقاتش استفاده بسیار می شود
6- استاد ساکت تاکنون چه قطعاتی را با تارشان شرقی کرده اند؟
الف) پلنگ صورتی هنری مانچینی، ترکیش مارش موتزارت، رقص مجار برامس
ب) هرچه به ایشان بدهید ظرف دو ثانیه آن را شرقی کرده، به طرز معجره آسایی "پس" می دهند
ج) ایشان هر چیزی که بتواند آویزانی را آویزان تر کند شرقی کرده اند
د)عبور از حلقه آتش، بندباز، پرش از ارتفاع، فرو بردن سر در دهان شیر، موتور سواری بر دیواره مرگ
7- وقتی غربی ها قطعه ای از آهنگسازان خود را با تار می شنوند چه واکنشی نشان میدهند؟
الف) دهانش کف کرده، طاق باز به روی زمین می افتند و علائم شرق زدگی در اعضا و جوارحشان نمودار می گردد
ب) صیحهای شبیه به صور اسرافیل می کشند و بلند بلند می گویند: ساکت! ساکت
ج) نیمکرۀ شرقی مغزشان فعال شده و به نوازنده می گویند: نازی
د) برای آرامش روح آهنگ سازانشان به قبرستانها هجوم می برند تا بیشتر از این در قبر نلرزند
8-اگر غربی ها از این شیوه شرقی سازی خوششان نمی آمد تکلیف چه بود؟
الف) ما اساسا به این جایش فکر نکرده بودیم
ب) استاد ساکت مجبور می شدند موسیقی اسکیموها را شرقی کنند
ج) مساله این است که ایرانی های عاشق اجناس فرنگی خوششان می آید، غربی را سننه
د) استاد ساکت ادعا می کردند که به عنوان فداکاری و جان نثاری علی رغم میل غربیان زورگو این قطعات را شرقی می کنند
9-با توجه به متن کامل کنید: "حسن: آن مردِ پاچه ده، با تار آرپژ می زند. حسین: آن مرد ....."
الف) پاچۀ آرپژ را شرقی می کند
ب) آرپژ را پاچۀ شرقی می کند
ج) پاچۀ شرقی را آرپژ می کند
د) آرپژ را در پاچۀ شرقی می کند
۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۹, شنبه
شوراهای موسیقی دهلچی!
اعضا: محمد سریر، حسن ریاحی، درویشرضا منظمی، ساعد باقری و محمد میرزمانی
شورای راهبردی موسیقی وزارت ارشاد:
اعضا: محمد سریر، داود گنجهای، حمیدرضا نوربخش، كامبیز روشنروان، مجید كیانی، میرزمانی، ساسان فاطمی، مصطفی کمال پورتراب
اعضا: محمد سریر، داود گنجهای، داریوش پیرنیاکان، محمدرضا شجریان، مصطفی کمال پورتراب، فرهاد فخرالدینی، شاهین فرهت، هوشنگ ظریف
شورای نظارت مرکز موسیقی
شورای موسیقی یونسکو
اعضا: محمد سریر، داود گنجهای، داریوش پیرنیاکان، حسن ریاحی، حمید رضا نوربخش، علی مرادخانی
وظایف شورا: نظارت بر کیفیت انواع مرکبات فصل از طریق چشیدن، چهارقاچ کردن، آبلمبو کردن و دیگر روش ها.
شورای "تقسیم غنائم هنر موسیقی"
رنیس پیشنهادی: داریوش پیرنیاکان
وظایف شورا: تمام کردن زحمات این و آن به نام خود از طریق مرده خوری و صرف چای، حلوا و میوه و شیرینی
شورای موسیقی "محبان همدیگر"
رنیس پیشنهادی: داود گنجهای
شورای "خوش و بش موسیقی کشور"
رنیس پیشنهادی: محمد سریر
شورای "سمنوپزان موسیقی (نهاد خیلی مهم)"
رنیس پیشنهادی: حمیدرضا نوربخش (نماینده مستقل نسل جوان آویزون)
شورای "پاس کاری مناصب موسیقی کشور"
شورای موسیقی "جشنوارهها مال خودمون"
اعضا و وظایف پیشنهادی: کامبیز روشن روان (دبیر و نظریه پرداز جشنواره)، محمد سریر (مسئول تهیه و تدوین لیست داوران از بین اعضای حاضر در جلسه)، داود گنجهای (نماینده تامالاختیار کترینگ اداره مربوطه)، داریوش پیرنیاکان (داور ثابت)، حسن بلخاری (نظریهپرداز مدعو و بیربط)، ایرج نعیمایی (تعیین کننده شاخص جوجه کباب)، حسن ریاحی (ثابت پلانک)، حمیدرضا نوربخش (معرفی و مشارکت فی سبیل الله! با اسپانسر)، محمدرضا درویشی (رهبری تیمهای آویزون عشق نگارش)، مهدی آذر سینا (نخودی)
شورای موسیقی "گسترش شوراهای موسیقی کشور"
اعضا و وظایف پیشنهادی: محمد سریر (آماده سازی نیاز به وجود یک شورا از طریق غیرفعال سازی شورای قبلی)، حسن ریاحی (موافقت اصولی با هر چیز غیر اصولی)، داود گنجهای (یادآوری لیست همیشگی به دوستان)، داریوش پیرنیاکان (امور مالی)
