۱۳۸۷ اسفند ۹, جمعه

روزنامۀ خاطرات میرزا حبیب تارزن (2)

یکشنبه 22 ذی‌الحجه سیچقان ئیل 1429 قمری – دیشب دو مجلس قنسرت داشتیم در انبار خانۀ مبارکه. الحق زیاد جمعیت آمد. با پنجشنبه و جمعه که هرکدام چهار مجلس بود، جمیعاً 10 مجلس شد، همه پر رونق. مایه رشک حاسدان شد. میرزا جواد ملعون را شنیده‌ایم از بخل عنقریب (در اصل: ان‌غریب) است بترکد. بلیط را که معمولش 8 قران است 30 تومان معین نموده بودیم، تا 100 تومان هم با منت ابتیاع می‌کردند. دو پاس از شب گذشته جمعیت نشسته بود تحسین می‌کرد. از مجالس سینماتوقراف هم برداشتیم. صفرعلی برداشت، پسرعمۀ فخرالسادات شاگردمان. تا یک ماه دیگر مونتاج می‌نماید، آن را هم انشاءالله به قیمت خوب می‌فروشیم. روزنامه‌ها با عکس و تفصیلات (در اصل: تفسیلاط) راپورت دادند. به حمدالله همه چیز به خوشی گذشت.
دوشنبه
23 ذی‌الحجه – این دهلچی ملعون باز وبلاغ گذاشته قنسرت‌ ما را بی‌آبرو کرده. همه‌اش اباطیل (در اصل همه جا: عباتیل) است. مشتی جاهل نیز می‌خوانند تمسخر می‌نمایند. یا کار این میرزا جواد پدرسوخته است یا کار اینها که در صنعت به جایی نرسیده‌اند دق دل خالی می‌کنند. اراذل و اوباش‌اند. فحاشی می‌نمایند. شاگردانمان هم جملگی تصدیق نمودند. حسنعلی را مأمور کردیم در وبلاغ قامنت بگذارد. می‌گویند خوب است، فایده دارد. فرمودیم فحش دهد. گفت به چه قاعده؟ گفتیم مختاری.
شب به میرزا جعفر کمانچه‌کش و آقا محمدعلی سنتورزن و عباسعلی ضرب‌گیر تیلیفون نمودیم. گفتیم مراقبت اکید نمایند این اراجیف اشاعه نیابد. فرمودیم دسیسه است، فردا گریبان شما را هم می‌گیرند. جملگی تصدیق نمودند. قدری خیالمان آسوده شد.
سه‌شنبه
24 ذی‌الحجه – مرضیه شاگردمان قیمه بادنجان آورد، تعریفی نداشت. این فقره را حُکماً باید منور طبخ (در اصل همه جا: تبخ) نماید. این پدرسوخته هم مسبوق است دست‌پخت منور را می‌پسندیم، خواسته است هم‌چشمی کند، توفیق نیافته. اتصالاً گفته‌ایم آش رشته را حلیمه باید طبخ نماید، مرغ و فسنجان را بلقیس، کوفته تبریزی را گلین و قیمه بادنجان را منور. این منور جامه‌دران را هم در هر دستگاهی باشد خوب از عهده برمی‌آید. مرضیه کرشمه‌هایش خوب است. قیمه بادنجان نپزد.
چهار‌شنبه
25 ذی‌الحجه – شب حسنعلی آمد. ماشین قامپیوترش را آورد. از اینهاست که روی زانو می‌گذارند. انسان حیرت می‌کند از صنعت فرنگی. روزبروز ترقی (در اصل همه جا: طرغی) می‌نمایند ما در گل می‌مانیم. دهلچی را نشان داد. قامنت را درج نموده بود، لکن عبث. همۀ فحش‌ها را برداشته نقطه گذاشته بود. حرامزاده است. قامنت را آبکش نموده، منتهی درجه الکن شده بود. ابداً فهم نمی‌شد کرد.
پنجشنبه
26 ذی‌الحجه – جعفرقلی امروز آمد. باز بدخلقی می‌کند. از اینکه نگذاشتیم در قنسرت جلوه‌‌فروشی نماید شکایت دارد. مجلس اول مأذون نموده بودیم پنجه‌ای بزند، راه و بیراه زد. گفتیم اگر اصلاح نشوی، مجالس دیگر قدغن خواهیم کرد نزنی. گستاخی نمود، ما هم منع کردیم. تمام قنسرت تلخی کرد. حالا در آمده که شما مانع «شکوفایی» من می‌شوید. تغیر نمودیم که فکلی شده‌ای. «شکوفایی» چه صیغه‌ای است. این مصطلحات را از فرنگی‌ها می‌شنوی خیال برت می‌دارد. گفت فرنگی نیست، فارسی است. گفتیم هر گهُی هست، عمری است مضراب می‌زنیم چنین جفنگی نشنیده‌ایم. این سنت است. سینه به سینه به ما رسیده. از باربد تا به امروز آن را محافظت نموده‌ایم، حالیه تو می‌خواهی شکوفایی بزنی؟ این بدعت‌ها در این موسیقی نیست. از این جفنگیات می‌خواهی قیتار و ویالون هست. برو فرنگی شو. تار تقدس دارد. مصنوع بشر که نیست، مخلوق حق است. شکوفایی و از این جفنگیات بر آن بزنی اهانت کرده‌ای. از این فقره زیاده بیان کردیم. یقین داریم به خرجش نخواهد رفت.
جمعه
27 ذی‌الحجه – روز نحسی بود. حسنعلی خبر داد که میرزا جعفر کمانچه‌کش همه جا اباطیل دهلچی را تصدیق می‌نماید. انتشار داده که حرف حساب است. هیهات. دوست از پشت خنجر می‌زند. ما که رفیق گرمابه و گلستان بودیم. آنچه اره کشیدی و گوش خراشیدی تمجید نمودیم. حالیه عداوت می‌نمایی؟ نمک به حرامی می‌کنی؟ نهایت غصه‌دار شدیم.
امروز ملیحه هم برای مشق تار نیامد. می‌داند خاطرش را می‌خواهیم دوری می‌نماید. زیاد ناز دارد. تمام روز تب و تاب داشتیم. خاطر مشوش، جگر خون، دیده گریان. دستمان به مضراب نمی‌رفت. به قلم التجا نمودیم، بیتی به هم رساندیم:
ما که استاد مسلم بوده‌ایم در زیرافکند
*** عشق تو ما را دریغا ناگهان در زیر افکند
تمام روز به جهت این بیت تقلا نمودیم، آخر هم مرغوب نشد. لامحاله وزنش اشکال دارد، لکن صنعت تجنیس به کار برده‌ایم، خوب است. این شعرا چه مصیبتی (در اصل: مسیبط) می‌کشند یک غزل از آب درآورند.
شنبه
28 ذی‌الحجه – امروز برای دخل و خرجِ قنسرت آمدند. خلوت نمودیم. خوب مداخل کرده‌ایم. قریب 250 کرور. گفتیم ما که به جهت مال دنیا قنسرت نمی‌دهیم. برای قبول حق است. گفتند پس سهمی به جهت امور خیریه و بهبودی وضع طرب در مملکت تخصیص دهید مأجور می‌شوید. حرامزاده‌ها کیسه دوخته‌اند. دیدیم قافیه را می‌بازیم، درآمدیم که حُکماً چنین می‌کنیم، لکن فُرجه می‌خواهیم تا در امور تفحص (در اصل همه جا: تفهس) نماییم. سرشان را به طاق کوبیدیم. بمانند تا تفحص نماییم. خودمان یک اتول حسابی نداریم زیر پایمان، حالیه که مداخل کرده‌ایم می‌گویند انفاق کنید. خیر. ما که بنا داریم یک ماقسیما بخریم. صنعت جاپون است. اعلی درجه ترقی کرده‌اند. از جرمانی سبقت گرفته‌اند. یحتمل سفری هم به فرنگ می‌کنیم. قریب سه سال است پاریس را ندیده‌ایم. دلمان منتهی درجه لک زده است.
یکشنبه
29 ذی‌الحجه – امروز بلوا شد. شاگردانی که با ما در قنسرت بودند به طلب سهم آمدند. نمی‌دانیم از کجا خبر شده‌اند ما چقدر مداخل کرده‌ایم. یقین داریم کار این جعفرقلی است. همین روزها عذرش را می‌خواهیم. درآمدیم که این چه بدعت است. ما سنت داریم. شاگرد با استاد قنسرت بدهد، هم متعلم می‌شود هم مباهی. سهم نداریم. نزد قدما مسبوق به سابقه نمی‌باشد. این طریقت فرنگی است که چشم به مال دنیا دارد. هر چه هم در صنعت ترقی کند، همه ظواهر است. صنعتِ طربش هم به صنعت ما نمی‌رسد، به جهت اینکه بواطن را غفلت می‌نماید. جملگی تصدیق نمودند. بحمدالله غائله (در اصل: قاعله) ختم شد.
دوشنبه غُره محرم‌الحرام – امروز دهلچی وبلاغ گذاشته انگشت به میرزا جواد رسانده است. زیاد مزه داشت. روده‌بر شدیم. متصل به یادش میفتادیم خنده می‌کردیم. انصافاً حقیقت نوشته است. فرمودیم شاگردان جملگی رؤیت نمایند، بلکه چاپ نموده انتشار دهند. یقین شد کار میرزا جواد و شاگردانش نیست. حالا کار کیست؟ نمی‌دانیم. هر که هست طبعی دارد، اگرچه در خصوص ما اباطیل به هم رسانیده بود.

به کوشش حسنعلی فشارکی


۱۳۸۷ اسفند ۲, جمعه

نیازمندیهای موسیقی دهلچی (2)

شاگرد
مسلط به تایپ فارسی و لاتین، احاطه کامل به تمام منابع اتنوموزیکولوژی به زبان های اصلی، ترجیحا استاد دانشگاه، با سابقه کاری و ضامن معتبر برای تالیف کتب علمی برتر نیازمندیم
دفتر مطالعاتی استاد محمدرضا درویشی
------------
دعوت به همکاری
به چند "به ظاهر استاد" ِ موسیقی با آشنایی به پز استادی، مسلط به خرافه بافی و رانت خواری، با سابقه کاری در هر جایی که نباید بود، فوری نیازمندیم
گروه موسیقی فرهنگستان هنر
------------
به یک داماد خوش تیپ یا عروس خوشگل ِ منظم و مرتب، مناسب برای خانواده ای هنرمند، با صفا و بی ادعا، مسلط به تایپ لری،
جهت استخدام رسمی در گروه موسیقی دانشگاه تهران نیازمندیم
درویش رضا منظمی
------------
استاد بی کار
بدون تسلط به ساز تخصصی، آشنا به سمبلیزاسیون کلاس، مسلط به سر کار گذاشتن دانشجویان، برای تدریس در دوره های فوق لیسانس دانشگاه هنر نیازمندیم
------------
مهندس عمران
با سابقه کار در ساخت تونل، مترو و راهروهای زیرزمینی، با ضامن معتبر، گواهی تاییدیه از فرانسه، جهت کار در یک سازمان زیرزمینی نیازمندیم
داریوش صفوت
------------
به یَک تـَعدادی مَحمد رَضا لطفی، پرویزَ مَشکاتیان، حسیـَنَ علیزاده و مَحمد رَضا شجرَیان به جهت راه اندازی یَک جرَیانَ کذایی ِ اَحیایَ فرهنگی در مَرکزَ حفظ و اشاعَۀ موسیقی ِ کـَشور افغانـَستان نـَیازمندیم.
حامد کرزای
------------
به متخصص امور مذهبی و ادیان، مسلط به تاریخ اسلام، با آگاهی از شخصیت های تاریخی مذهبی، آشنا به لابی های دولتی و فرم سونات تا قبل از بیست و هشتم صفر نیازمندیم
شاهین فرهت
------------
مونتاژکار حرفه ای
مسلط به موسیقی های جهان، آشنا به میزان نا آگاهی جامعه موسیقی ایران، با تبحر در پارتیتور نویسی و ارکستراسیون، برای ساختن قطعات بکر و نو در موسیقی ایران نیازمندیم، اشخاص با شباهت ظاهری به دیمیتری شوستاکویچ در اولویت قرار دارند.
کمپین رفاقتی رقابتی "عصیان- کلیدر"
------------
به تعدادی پاچه گیر مسئول، متعهد به اخلاق حرفه ای، بی علاقه به زندگی شخصی افراد، به دور از عقده های معمول و مرسوم، دست به دوربین یا ضبط صوت، برای ثبت پاچه دادن های اهالی موسیقی و ارسال به ما نیازمندیم
دهلچی

۱۳۸۷ بهمن ۲۶, شنبه

سؤوالات دوره فوق لیسانس دانشگاه هنر

۱- از اساتید زیر به کدامیک بیشتر علاقمندید؟
الف - استاد شریف لطفی
ب - استادان دیگر
ج - ب صحیح است
د - ج صحیح است

۲- کدام یک از موسیقیدانان زیر خداییش برازنده لقب استادی است؟
الف - هوروویتز
ب - جیمز گالوی
ج - داوید اویستراخ
د - استاد شریف لطفی

۳- چه کسی موسیقیدان برتر سال ۲۰۰۳ شده است؟
الف - مایسترو شریف لطفی
ب - غضنفر پشت کوهی
ج - تقی ضرابی
د - نظرلی اشتوکهاوزن

۴- کدام استاد بود که موسیقی کلاسیک غرب را جهانی کرد؟
الف - استاد موزارت
ب - استاد بتهوون
ج - استاد شریف لطفی
د - استاد باخ

۵- چرا استاد شریف لطفی فردی بی نظیر و استثنایی است؟
الف - چون به ما سلفژ یاد می دهد.
ب - چون به ما فوق لیسانس می دهد.
ج - چون به ما موسیقی علمی - جهانی یاد می دهد.
د - هیچ کدام

۶- چرا موسیقی ایرانی علمی و جهانی نیست؟
الف - چون در موردش مقاله و کتاب کم نوشتند
ب - چون دیاپازون کوک نمی شود
ج - چون اروپایی نیست
د - چون شریف جون میگن

۷- در مقطع لیسانس، دانشجوی کدام دانشگاه بوده‌اید؟
الف - دانشگاه هنر
ب - دانشگاه سوره
ج - دانشگاه گیلان یا شیراز
د - دانشگاه تهران بودم ولی به جان مادرم الآن توبه کردم

۸- رکورد سلفژ گام شور کروماتیک در حالت پشتک - بالانس، چه قدر و متعلق به چه کسی است؟
الف - ۳ ثانیه، مایسترو ش.لطفی ۲۰۰۳
ب - [دور دنیا در] هشتاد روز، نظرلی اشتوکهاوزن
ج - به سرعت نور، کیوان ساکت
د - زمان نامعلوم، تقی ضرابی

۹- به کدام مدل مو بیشتر علاقمندید؟
الف - موی مجعد فلفل نمکی
ب - موی بلند سفید
ج - موی ژولیده
د - موی رنگ شده ی آلن دلونی

۱۰- کدام استاد علمی تر از بقیه است؟
الف - استاد شیر محمد اسپندار
ب - استاد شریف لطفی
ج - استاد سرور احمدی
د - استاد عاشیق قدرت

۱۱- کشف مفهوم جهانی "جاذبه" مدیون چه کسی است؟
الف - استاد اسحاق نیوتن
ب - استاد کامله آنجلینا جولی
ج - استاد کامل برد پیت
د - مایسترو ش.لطفی ۲۰۰۳

۱۲- دوست دارید پس از فارغ التحصیل شدن در دانشگاه هنر چه پستی داشته باشید؟
الف - مسؤول گروه های فوق لیسانس موسیقی در دانشگاه سوره
ب - با توجه به تخصص بنده در بوق نوازی، مدرس سلفژ
ج - مدرس پروازی دانشگاه شیراز
د - مدیر گروه موسیقی دانشگاه گیلان

۱۳- آیا فکر کرده اید به همین کشکی هاست؟
الف - مگه نیست؟
ب - می خواهید بزنید زیر قولتان؟!
ج - خیر، وفاداری شرط اصلی است
د - ما کوچک تر ازین حرفهاییم

۱۴- کدام گزینه برای عبارت علمی - جهانی "بوق بزن برو جلو" صحیح می باشد؟
الف - بوق که زدی استاد دانشگاه می شوی
ب - بوق بزن تا کامروا شوی
ج - ریز می بینمت
د - با بوق زدن رتبه کنکور خود را افزایش دهید

۱۵- برای اکومپانیمان گام شور سی دوبل سری، کدام ساز مناسب تر است؟
الف - کنتر بوق ر سری
ب - تمبک فا کرن
ج - جغجغه کروماتیک
د - خب بگو جا نداری، می خوای بپیچونی دیگه!

۱۶- اگر من در دانشگاه هنر قبول بشوم پایان نامه ام را با ... خواهم گرفت؟
الف - استاد شریف لطفی
ب - استاد شریف لطفی جون
ج - استاد جناب آقا شریف خان لطفی
د - حضرت استاد جناب شریف خان جون مایسترو لطفی آقا

۱۳۸۷ بهمن ۲۰, یکشنبه

دکتر دهلچی: آشنایی با آویز درمانی (Hanging Method)

مناسب برای: احساس پوچی، بی هویتی، سرگردانی و بلاتکلیفی، افسردگی ناشی از فقدان استعداد، کف کردن شدید دهان در هنگام استفاده از سیستم عصبی و مشخصا مغز، عدم توانایی در انجام محاسبات استدلالی (چیزی در حد دو دوتا چهارتا)، احتباس ادراک، مشاهده انواع تاول و کورک بر روی پوست در هنگام ارائه نظر مستقل و شخصی

شرح:
(Hanging Method) بهترین روش شناخته ‌شده برای آن گروه از شاگردانی است که به طور مستقل دلیلی برای موجودیت خود نمی یابند. روش Hanging در کمترین زمان شاگرد را به یک استاد موسیقی آویزان و به زندگی امیدوار کرده و نیز به تمام مشکلات ناشی از بیماری پایان می دهد.
برای موفقیت این روش، اصلا لازم نیست استعداد موسیقی درخشانی داشته باشید. برعکس، از آنجایی که هرچه خنگ‌تر باشید محکم‌تر آویزان می‌شوید، شانس درمان با افزایش میزان استعداد موسیقی کاهش می‌یابد. فراموش نکنید که این مساله دو طرفه بوده و اربیتال های خالی بندانۀ استاد نیز به سمت شاگردان خنگ بیشتر متمایل می گردد. درست به همین دلیل، قبول شدگان در انواع آزمون های «مونگول شناسی» در تمام گرایش ها - با امتیاز حداقل
98 از 100 - و نویسندگان وبلاگ هایی چون "جانم فدای استاد"، "همه چیزم استاد" و یا "پیش مرگ استاد" از شانس بیشتری برخوردارند. در این روش، استاد موسیقی‌ای که باید به او آویزان شوید برحسب روحیات شما انتخاب می‌شود. برای این کار آزمایش هایی مناسب نظیر الکترو اسکُل گرافی (EOG)، سنجش نقطه ذوب شاگرد در استاد (Student Melting Point (SMP و نیز تست‌های دقیقی برای پاسخ گویی تهیه شده که شما را در یکی از انواع داوطلبان زیر دسته‌بندی می‌کند:
1. علاقمندان به کشف ارتباط میان عرفان و استریپ‌تیز از طریق قصص و حکایات مربوط به استحمام اساتید قدیم با لیف و صابون
2. علاقمندان به دانستن جای لیلی (چه خودشان مکان داشته باشند چه نداشته باشند، و چه لیلی در اوکراین باشد چه در اشنویه)
3. علاقمندان به کشف ارتباط میان تمپوی موسیقی و گشادی و تنگی محل اجرا با اتکا به آخرین دستاوردهای علمی و آکوستیکی قرن پانزدهم میلادی
4. علاقمندان به جواب‌های حاضر و آماده برای همه معضلات بشری از زمان آدم و حوا تا باراک اوباما
5. علاقمندان به چیزهای جهانی، از قبیل موسیقی جهانی، ساز جهانی، آواز جهانی، گام جهانی، آرپژ جهانی، جام جهانی، بانک جهانی، تجارت جهانی و غیره
6. علاقمندان به تجزیه و تحلیل ردیف موسیقی ایرانی با استفاده از ورد و جادو، فال قهوه، فال حافظ، فال گردو، با اتکا به سطحی ترین دستاوردهای ستاره‌شناسی، زمین‌شناسی، میکروبیولوژی، همیوپاتی، حکمت انسی، مهندسی ژنتیک و نانو تکنولوژی
7. علاقمندان به برتری صفی‌الدین بر فیثاغورث، عبدالقادر بر هلمهولتز، اسحاق موصلی بر بتهوون، مرتضی نی‌داود بر فیلیپ گلاس
8. علاقمندان به برتری نفرهای دوم بر نفرهای اول در بند فوق
9. علاقمندان به Meta X، Meta Large، Meta XLarge، Beta Max، Alfa Romeo، Omega 3
10. علاقمندان به اجرای آثار موتزارت با تار، آثار باخ با سرنا، آثار واگنر با تمبک و آثار اشتوکهاوزن با دونلی
11. علاقمندان به اجرای ردیف آقا حسینقلی با ارکستر سمفونیک، رنگ‌های شهنازی با جَز بَند، «مستُم مستُم» با کوارتت زهی و «پپو سلیمانی» با کوئینتت بادی
12. علاقمندان به شناختن تأثیر هنرمندان اصفهانی (از ارحام صدر تا حسن کسایی)، بر سیر تحول هنرها از انسان نئاندرتال تا همو ساپیَنس ساپیَنس
13. علاقمندان به شنیدن حقایق تاریخی درباره اختراع هارمونی، کنترپوان، ارکستراسیون، سمفونی و اپرا توسط ایرانیان در هزاره سوم قبل از میلاد مسیح و دزدیده شدن همه آنها توسط اروپائیان در هزاره دوم بعد از میلاد مسیح
متخصصان
Hanging Method برحسب اینکه به کدام یک از این دسته از داوطلبان تعلق دارید استاد شما را انتخاب خواهند کرد، و باید این مژده را به شما بدهیم که جای هیچ گونه نگرانی نبوده و برای همه موارد فوق استاد به اندازۀ بیش از کافی وجود دارد.
Hanging Method در مرحله نخست با هنگ کردن مغز شما آغاز و سپس شما را به طرز مؤثری به استاد مربوطه هنگ (آویزان) می‌کند. لازم به یادآوری است که استفاده کنندگان از این روش باید از همان ابتدا انتخاب کنند که می‌خواهند به کجای استاد آویزان شوند. برای انتخاب بهتر، می توانید از تلفن گویای "صدای آویزش" استفاده کنید که به صورت شبانه روزی شما را با مشاورینِ Hanging Method مرتبط ساخته در جریان آخرین تغییرات آویزگاه های اساتید قرار میدهد.
با این روش شما به تدریج شخصیت خود را از دست می‌دهید و به انسان تازه‌ای مبدل می‌شوید. دیگر دوران پرسش‌های یأس آمیزی مثل «من چرا به دنیا آمدم؟»، «من چرا مهندس نشدم؟»، «آیا من فنچولم؟»، «چی می خواستم، چی شد؟»، «آیا من اسکل به دنیا آمده‌ام؟» و غیره به سر خواهد رسید. شما تا زمانی که به استاد آویزان می‌مانید (برای همه عمر
High Hanging Method توصیه می گردد) به زندگی امیدوار بوده خود را موجودی مفید و مهم احساس کرده و دیگران را کاملا فاقد ارزش می پندارید (اِدم ِ ارزش از فواید این روش درمانی است).
برای کسب نتایج هرچه مطلوبتر توصیه می‌شود از خواندن کتاب‌های موسوم به «علمی»، بالا بردن سطح فهم و شعور خود و به خصوص از فکر کردن اکیداً خودداری نمایید.

-------------
دکتر دهلچی
راهنما و مشاور پزشکی بالینی
فوق تخصص بیماریهای شایع و واگیر دار شاگردان و استادان موسیقی

۱۳۸۷ بهمن ۱۴, دوشنبه

متن مناجات ارسلان کامکار کنسرت مایستر ارکستر سمفونیک تهران

"ربنا آتنا اخضر العیون و البلوند الزُلوف حتی یعرفنا الاساتید الموسیقی الفاخر بالمایستر او المتوسط الویولونون لالکلیدر او عصیان"
ترجمه:
خداوندا به ما چشم آبی و گیسوان طلایی عطا فرما تا (مگر) اساتید موسیقی فاخر ما را به (عنوان) مایستر یا نوازنده متوسط ویولن برای (اجرای) کلیدر یا عصیان بشناسند.
تفسیر:
فرازی است از مناجات "تعقیبات الکییفیه" و به دوره ای باز می گردد که استادان موسیقی برای ضبط کردن هر چیز از صدای کودکان عزیز و جشن های خانوادگی شان گرفته تا انواع موسیقی به بلاد تازه به فقر خود پی برده می رفتند و در آن جا تمام خدام از چشمان آبی و زلف طلایی برخوردار بودند. گروهی از مؤمنین بومی از این فعل رنجیدند و حاجت به اقطاب و مشایخ طرب بردند. مشایخ به صبرشان خواندند و دعایی مرقومه کردند تا در وقت بهت و منگی بخوانند. شروع مناجات از این قرار باشد و بیش از آن بر طالب است که خود بیابد:
"الهی لاتؤدِبنی بالعُیون المشکی و زُلفکی اَسوَدی و لا یُوَلو ِلـُنا فی ید الاساتید القوم فی الهذا الیوم کذالک حِمار فی الحِمار فی کل الامور ... "
(ترجمه: پروردگارا، ادب مفرما مرا به چشمان سیاه و زلف های سیاهم و ول نفرما ما را در دست استادان قوم در چنین روزی که باشد خر تو خر همه امور)